علوم غریبه

درباره علوم غریبه

علوم غریبه

درباره علوم غریبه

درباره شرف شمس


مانند همه موارد که اشکال و اشتباه به جانش راه یافته است، شرف الشمس هم حاوی اشکال و خطاست. در واقع دعایی که به شرف الشمس شهرت پیدا کرده، اسمش شرف الشمس نیست بلکه زمانش شرف الشمس است. 

بنابراین این دعا به اسم زمانش مشهور شده است. چون آن را باید در زمانی نوشت که شمس در شرفش باشد و آن زمان مخصوصی است.

اصل این دعا یک تحریر رمزی از اسم اعظم است. 

این تحریر رمزی حاوی اسم اعظم خداست که در صورت تحریر در زمان مخصوص بلیغ الاثر میشود هرچند که در زمان های دیگر هم مطلقا بی اثر نیست.


علوم غریبه و نجوم


فیضی کریم

می توان گفت که علم نجوم بخش جدایی ناپذیر علوم غریبه است. از یک سو، بخش های اساسی و بنیادی علوم نجومی بوسیله علوم غریبه کشف شده و کاملا متکی بر علوم غریبه است، از سوی دیگر، اعمال و افعال مربوط به علوم غریبه از دعا یا طلسمات و تسخیرات همگی منوط به زمانند و زمان جز با نجوم قابل کشف و انکشاف نیست. بی جهت نیست که برخی بر  این قول معتقد شده اند که بدون نجوم، علوم غریبه ای وجود ندارد. 

البته ان سخن اغراق آمیز است. اما در مجموع نمی توانیم تاثیر زمان را در اعمال و افعال نادیده بگیریم، بخصوص در اعمال و افعال علوم غریبه. به همین جهت، التزام به سعد و نحس در این وادی جزو واجبات است و مراعات زمان هر کاری به صورت کامل پیگیری می شود.


با گسترش آگاهی های جدید رصدی، علم نجوم قدیم مورد حمله و هجوم قرار گرفته است. با باطل اعلام شدن هیئت بطلمیوسی، روشنفکران اعتنایی با قوانین نجوم قدیم نمی کنند. البته در گذشته هم عده ای با این تعبیر که «اینها قصه است» می گفتند:

بگیر طره مه چهره ای و قصه مخوان                                       که سعد و نحس ز تاثیر زهره و زحل است.

حافظ در این سخن به احکام نجوم بی اعتنایی کرده است. با این حال، می توان گفت که احکام نجوم با تمام اشکالهایی که بر آن می گیرند، همچنان معتبر است و در شناخت کلیات شخصیتی هر انسانی، فعلا منبعی دقیق تر از کواکب در اختیار نداریم. البته در انتقاد باز است و هرکسی اجازه دارد هر چیزی را که خواست رد کند و باطل اعلام کند اما ملاحظات شخصی خود من نشان می دهد که کواکب کارشان درست است و درست نشان می دهند و در آنچه نشان می دهند، خدشه ای نیست. به قول منوچهری دامغانی:

من و تو غافلیم و ماه و خورشید                               بر این گردان گردان نیست غافل.


در بین حکما تقریبا کسی نیست که به قواعد نجومی التفات خاص نداشته باشد از ابن سینا تا میرداماد و از سید علی قاضی تا  علامه طباطبایی .


سید علی قاضی در شرح دعای سمات از کواکب به نحو موجودات زنده سخن گفته است که امیدوارم در یکی از این یادداشت ها به آن بپردازم.

کوتاه سخن اینکه طالع افسانه نیست و یکی از بهترین شیوه هابرای راه بردن به اعماق قضایا ، فعلا و عجالتا همین شیوه قدیمی غیر مدرن به ظاهر منسوخ است. 

 

 

در استخراج ضمایر


فصل بیست و یکم در استخراج ضمایر

بدان ای عزیز که رمل انداز را باید که در آن بکوشد که البته ضمیر نمی گشاید چرا که واقف ضمیر کس نیست بغیر الله تعالی که علام الغیوب است و اگر کسی گوید مه من میر می گشایم، کافر گردد.

و اگر کسی بگوید که ضمیر من بگشا باید که از بهر اول او را رمل نگشاید با آنکه ضمیر خود بگوید.

اهل مغرب رمل نزنند تا سائل ضمیر خود نگوید. بهتر ان باشد که حال خود با رمال بگوید تا حال بدانند آنگاه رمل کشند تا داند که رمل از بهر چه می کشد اما استادان این علم به تجربه در باب ضمیر چیزی چند معلوم کرده اند و گفته اند از جمله انچه اعتماد بر آن بیشتر توان بود در این کتاب یاد کرده شد.... و زین به انواع است...


علوم غریبه چگونه پاسخگوی همه چیز می شود؟


فیضی، کریم : 

اینکه علوم غریبه پاسخگوی همه چیز است، در نزد عالمان این فن امری مفروض است. در واقع، آنها این نکته را کاملا قطعی مفروض می گیرند که: هرچه هست در علوم غریبه است و چیزی خارج از این علم نیست یا نمی تواند باشد. 

همین مفروض کمک می کند که دقیق باشیم و در برابر این این علم با دقت نظر کامل عمل کنیم. به عبارت دیگر اهل اطمینان باشیم و بدانیم که اگر شرایط کامل باشد و قصور از ناحیه عامل و فاعل نباشد، همه درها باز است و بسته ترین درها گشوده می شود و پنهان ترین مسائل عیان میگردد.

چیزی که به لحاظ علمی این موضوع را تایید می کند، ساختار علوم غریبه و لایه های متعدد آن است. 

به طور کلی، ما در علوم غریبه با لایه های متعدد و متنوعی روبرو هستیم که مسائل با تمام ابعادشان در آنها قرار می گیرند و اگر لایه ای جوابگو نباشد، لایه ای دیگر حتما جوابگو خواهد بود. بدین ترتیب، در علوم غریبه بن بست وجود ندارد. از این رو، هر چیزی، در نهایت به پاسخ منتهی می شود و لایه های این علم، پاسخ لازم را پیدا می کند و هیچ امری را بی جواب نمی گذارد.


این موضوع تقریبا در همه ساحتها و مسائل علوم غریبه وجود دارد. داشتن قدرت تامل بیشتر و قدرت استخراج و استکشاف زیاد و داشتن قوای تفسیری و استنباطی و اجتهادی در اینجا نقش بسیار مهمی ایفا می کند و  واقعیتی انکار ناپذیر است. بی جهت نیست که مردی چون آیت الله سید علی قاضی، داشتن «اجتهاد» را در وارد شدن به این عوالم شرط می دانست و معتقد بود کسی که قوه اجتهادی ندارد نباید وارد این عوالم شود.


جان کلام اینکه: چیزی خارج از علوم غریبه نیست. علوم غریبه پاسخگوی همه سوالات و مسائلی است که قابلیت طرح دارند. 

چه چیزی می تواند خودش را از دایره عظیم جفر و تکسیرات شگفت آن بیرون بکشد؟ چه امری می تواند از دایره کیهان و کهکشان که در علم احکام نجوم مستتر است، بیرون بایستد؟ چه چیزی می تواند خودش را از خانه های عام و شامل رمل پنهان کند؟ اگر فاعل قوی دست و پرتجربه باشد، در کوتاهترین زمان ممکن میتواند اسرار شخص را از ابتدا تا انتها بیان کند و این از عنایات الهی و قدرت خداوند و از روحانیت موجود در علوم غریبه است.


دقیقا به همین جهت بوده است که علمای این فن بر پوشاندن آن از عموم تاکید کرده اند و بخصوص مواظب بوده اند که این فنون و اسرار آن به دست بدکاران و بدخواهان نیفتد. عبارت مولف «انوار الرمل» در این خصوص چنین است:


و این مقالات بس نفیس و غریب است و از استادان پیشین تا خواجه به تالیف به یکدیگر رسیده است و حقیقت آن معلوم گشت(در کمتر از 20 صفحه) و از جمله اسرار و اصول است و اگر کسی به همین مقالت قناعت کند، او را کفایت باشد. زنهار که عزیز داری و به دست هر نااهل ندهی.

البته بحث های دیگری هم در این خصوص وجود دارد و اینکه آیا می توان این علم را به هرکسی آموزش داد؟ یا به چه کسانی باید آموزش داد و چگونه؟ و موضوع رجعت اثر را چگونه باد حل کرد.... که امیدوارم در فرصت های آتی مورد اشاره قرار دهم.



 

حرز اباعبدالله الحسین


:


«حرز» در لغت به معنای صندوق است. فی المثل در کتب فقهی آمده است که اگر چیزی در حرز باشد و سارق آن را ببرد چه حکمی دارد.
در اصطلاح علوم غریبه، «حرز» به محافظ می گویند و به چیزی که باید همراه داشت. در واقع، حرز نوعی «حصار» است که داشتن و همراه داشتن آن موجب محافظت و حراست می شود و مجرب است. حصار یکی از مسائل مهم عرفانی است که انشا الله در موقعیتی دیگر باید توضیح داده شود.
از اهل بیت (علیهم السلام) حرزهایی رسیده است که در نهایت اتقان و اعتبار است. فی المثل حرز امام جواد علیه السلام بسیار معتبر و مؤثر است و شخصی مثل مرحوم حافظیان همواره به آن استناد می کرد.

در کتابهای روایی شیعه، حرزی هم از امام حسین اباعبدالله الحسین (علیه السلام) نقل شده است که لفظا و معنا در اوج اتقان و اعتبار است. تردید نیست که این حرز اثر وجودی دارد و دارنده اش را به میزان اعتقاد و اعتنا و باور حفظ می کند . مقام امام حسین علیه السلام در بارگاه ربوی شامخ تر از آن است که نیاز به تذکر داشته باشد. این حرز را با خطی خوش در کاغذی سفید بنویسد و داشته باشید. خواندن و تلاوتش هم بسیار موثر است:

حرز حضرت اباعبدالله الحسین امام حسین

بسم الله الرحمن الرحیم. یا دایم یا دیموم یا حی یا قیوم یا کاشف الغم یا فارج الهم یا صادق الوعد. اللهم ان کان لی عندک رضوان و ود فاغفرلی و من اتبعنی من اخوانی و شیعتی و طیب ما فی صلبی برحمتک یا ارحم الراحمین و صل الله علی سیدنا محمد و آله اجمعین.